محل تبلیغات شما
سرش رو برگردوند یهو دید ماسک ندارم. طوری هوار کشید که ویروس بدبخت از دست من فرار کرد. اصلا ها انگار زیرنویس شبکه سلامته. بابا جان خودت دست و صورتت تا ۱۲ ظهر نشسته وام داره صابون و مسواکه. بیخیال ما باش. پ.ن: در بغض این زندگی کرونایی عزادار یک اغوش مانده ام. صحبت از کرونا کردم. خیلی نزدیک نمیدیدمش ولی نزدیک شد. اونقدر نزدیک که یک هفته تمام از شدت تنهایی فقط گریه کردیم. من شب ها, مهلا روزها. دوریم از هم ولی حالا که میبینم, به زندگی با دو طفل همجنس عادت

یک ذهن اکبند خریدارم...

افکار خیس آب شده این روزهای من

دلم یک اغوش میخواهد برای یک بغل ترحم

ها ,ولی ,خودت ,باش ,یک ,زندگی ,که یک ,یک هفته ,نزدیک که ,اونقدر نزدیک ,شد اونقدر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طعم ملس زندگی